الگوی علم شناسی منطقی و هویت اجتماعی دانشهای مدون
نویسندگان
چکیده
در فلسفه اسلامی، شاخهای مستقل با عنوان فلسفه علم وجود ندارد، اما این سنت فلسفی الگوهایی برای علمشناسی ارائه کرده است. بر اساس الگوی علمشناسی منطقی ظرف تحقق «علوم» نیز مانند «ادراک» ذهن است زیرا هر دو یک حقیقت هستند، با این تفاوت که «ادراک» از حیث تحلیل درونی مطلق فرض شدهاست، ولی در علوم به اجزاء آن به عنوان مفاهیم و قضایا ابتنای آنها بر مبادی تصوری و تصدیقی نظر میشود. در این تحلیل «علم» خواه به صورت بسیط یا مرکب امری ذهنی و «وابسته به شخصِ عالم» است. اما متفکران مسلمان طی چند دهه اخیر با «هویتی شناختی» مواجه هستند که آن را نیز «علم» میگویند. در اصطلاح اخیر، «علم» هویتی است غیروابسته به عالِمی خاص و اصطلاحاً بینالاذهانی است، چنین نگاهی در میان متفکران مسلمان مسبوق به سابقه است و برخی فیلسوفان مانند علامه طباطبایی میان علوم برهانی و علوم اعتباری قائل به تفصیل شدهاند. برای تحلیل و مقایسه این دو «هویت» از منظر فلسفه اسلامی و بررسی رابطه آن با «معرفت» مسئله را در سه پرسش تفصیل میدهیم: اول اینکه رابطه این «مجموعه واحد» با «شناخت» چیست و چگونه باعث شناخت میشود؟ دوم این که سرّ وحدت یک علم و تمایز آن از دیگر علوم چیست؟ سوم اینکه هر مجموعه از نظر ساختاری دارای چه ارکان و اجزائی است تا بتواند معرفتساز باشد؟ در این مقاله پس از توضیح الگوی علمشناسی منطقی و پرسش از هویت اجتماعی علوم از تفصیل علوم به برهانی و اعتباری دفاع میکنیم، ولی بر خلاف علامه طباطبایی این میان این دو رابطه تولیدی را برقرار میدانیم.
منابع مشابه
الگوی علم شناسی اصولیان
اصولیان و فقها در نشان دادن اینکه دو علم اصول و فقه دانشهای مستقل و دارای هویت معرفتی معینی هستند باید آنها را با الگوی خاصی از علم شناسی انطباق دهند مهمترین مساله در علم شناسی ملاک وحدت بخش و تمایز دهنده مسائل علم است تنها الگوی علم شناسی فقها و اصولیان علم شناسی منطقی موضوع محور ارسطوئیان است این نشان دادن موضوع علم اصول و بیان اینکه مسائل اصول عرضی ذاتی آن موضوع است نزاعهای فراوان ومباحث چال...
متن کاملالگوی علم شناسی اصولیان
اصولیان و فقها در نشان دادن اینکه دو علم اصول و فقه دانشهای مستقل و دارای هویت معرفتی معینی هستند باید آنها را با الگوی خاصی از علم شناسی انطباق دهند مهمترین مساله در علم شناسی ملاک وحدت بخش و تمایز دهنده مسائل علم است تنها الگوی علم شناسی فقها و اصولیان علم شناسی منطقی موضوع محور ارسطوئیان است این نشان دادن موضوع علم اصول و بیان اینکه مسائل اصول عرضی ذاتی آن موضوع است نزاعهای فراوان ومباحث چال...
متن کاملمعرفی اجمالی معنی شناسی منطقی
در سنت مطالعه ی معنی، می توان معنی شناسی را به سه شاخه ی عمده تقسیم کرد و سه گونه معنی شناسی را از یکدیگر متمایز ساخت؛ معنی شناسی فلسفی به مثابه بخشی از مطالعه فلسفی زبان، معنی شناسی زبانی به منزله ی بخشی از زبان شناسی، و معنی شناسی منطقی در حکم بخشی از منطق ریاضی. در این میان سابقه ی مطالعه ی فلسفی معنی یا معنی شناسی فلسفی به مراتب بیش از دو مطالعه ی دیگر بوده و به آرای مندرج در مکالمات کراتیل...
متن کاملعلم و هویت
علم مدرن که ناگزیر بر اساس فرضیات و تخیلات آزمون ناپذیری شکل می.گیرد که بر اساس تعریف مدرن از علم غیرعلمی هستند. تنها از بعد سلبی یعنی در انکار حقایق عقلی و متافیزیکی الهی وحدت می.یابد و چنین دانشی برای جامعه.ای که بر اساس آن قرار می.یابد نمی.تواند هویت وجودی واحدی را تأمین کند. علومی که از متافیزیک الهی بهره می.برند هم خود از وحدتی حقیقی برخوردارند و هم هویتی واحد برای جامعه.ای که بر اساس آن ...
متن کاملرهیافتهای دانشمندان مسلمان در علم شناسی
علم شناسی امروزه به تبع علوم، توسعة فراوان یافته و رهیافتهای متنوعی چون علم شناسی منطقی-فلسفی، روان شناسی علم، جامعه شناسی علم و تاریخ علم را در برگرفته است. دانشمندان مسلمان با توسعه و رشد دانشهای مختلف روزگار خود، به بسط و تکامل علم شناسی نیز پرداخته اند و چهار رهیافت عمده و متفاوت در شناخت علوم به دست آورده اند. علم شناسی منطقی که ریشة ارسطویی دارد، در کتابهای منطق به میان آمده، و بر تحلیلها...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
آینه معرفتجلد ۱۵، شماره ۴۵، صفحات ۱۷-۰
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023